امروز دو هفته است که روی تو ندیدم


امروز دو هفته است که روی تو ندیدم

امروز دو هفته است که روی تو ندیدم


امروز دو هفته است که روی تو ندیدم

امروز دو هفته است که روی تو ندیدم


امروز دو هفته است که روی تو ندیدم

امروز دو هفته است که روی تو ندیدم


و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم

و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
و آن ماه دو هفت از خم موی تو ندیدم
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
ماه منی و عید من و من مه عیدی
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
زان روی ندیدم که به روی تو ندیدم
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
چون بوی تو دیدم نفس صبح و ز غیرت
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
در آینهٔ صبح به بوی تو ندیدم
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
تن غرقهٔ خون رفتم و دل تشنهٔ امید
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
کز آب وفا قطره به جوی تو ندیدم
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
سگ جان شدم از بس ستم عالم سگ دل
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
روزی نظری از سگ کوی تو ندیدم
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
با درد فراق تو به جان می زنم الحق
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
درمان ز که جویم که ز خوی تو ندیدم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
بر هیچ در صومعه ای برنگذشتم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
کانجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
پای طلبم سست شد از سخت دویدن
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
هر سو که شدم راه به سوی تو ندیدم
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
خاقانی اگر بیهده گفت از سرمستی
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم
مستی به ازو بیهده گوی تو ندیدم